نمایندگی بیمه آسیا کد 26036 محبی
بیمه اتومبیل
اتومبيل وسيلهاي است كه تقريباً از اواخر قرن نوزدهم و به شكلي همهگير وارد زندگي انسان در جوامع بشري شدهو نقشي بسيار مهم در حمل مسافر و جابجايي كالا دارد. اصولا در بيشتر جوامع انساني بيشترين جابجايي مردم ومسافران به وسيله اتومبيل صورت ميپذيرد و اتوبوسها، كاميونها و اتومبيلهاي سواري در ابعادي وسيع چنان در بطنزندگي انسانها رسوخ كردهاند، كه براستي بايد گفت زندگي انسان بدون بهرهگيري از اين وسيله نقليه موتوري ناممكناست اتومبيل در زندگي صنعتي و كشاورزي و رسانيدن كالا از محل توليد به بازار مصرف و داد و ستد بينالمللي نقشيسازنده و پراهميت دارد، و در واقع يكي از ويژگيهاي بارز و مشخص قرن بيستم، پديد آمدن اين وسيله نقليه است.پديدار شدن اين وسيله نقليه اگرچه به همراه خود رفاه و آسايش و سرعت را به ارمغان آورده، اما به همان نسبتباعث بروز مشكلات بسيار و خطرات فراوان هم شده است، زيرا خطر تصادم و برخورد با اين وسيله نقليه روبهافزايش نهاده و تنها راه جبران و كمك به زيانديدگان اين پديده قرن بيستم و رفع و يا تقليل اثرات نامطلوب آن درزندگي زيانديدگان استفاده از بيمه است.
شركتهاي بيمه با درك اين نياز جوامع انساني، طرحهاي متفاوتي براي جبران خسارات اين حوادث ارائه دادهاند.در بيمه اتومبيل، گاهي تعهد بيمهگر جبران خسارت وارد به وسيله نقليه بيمه شده است و گاهي خسارات وارد بهشخص ثالث را جبران ميكند
معمولا كليه حوادث زيانبار ناشي از تصادفات رانندگي به يكي از سه حالت زيراست:
– راننده مقصر است و زيانديده مالي و جاني كاملا بيتقصير است
– زيانديده مقصر است و راننده كاملا بيتقصير است
– راننده و زيانديده هر دو در ايجاد حادثه مقصرند
تشخيص هريك از سه مورد فوق صرفاً برعهده مقامات صلاحتيدار راهنمايي و رانندگي است و در صورت عدمتوافق زيانديده با مقصر حادثه، نتيجهگيري از حادثه براساس گزارش مأموران انتظامي با محاكم صالحه است ذكر ايننكته لازم است كه براي تسويه خسارات سنگين شركتهاي بيمه به ارائه گزارش مقامات انتظامي كه از حادثه بازديدكردهاند نياز دارند.شركتهاي بيمه در ايران پوششهاي متفاوتي را در زمينه بيمه اتومبيل ارائه دادهاند كه به طور خلاصه به شرح زيراست :
– پوشش بيمه بدنه اتومبيل
– بيمه شخص ثالث (بيمه اجباري مسئوليت مدني دارندگان وسايل نقليه موتوري در مقابل اشخاصثالث).
– بيمه حوادث سرنشين.
– بيمه مازاد مسئوليت مدني دارندگان وسايل نقليه موتوري زميني در مقابل اشخاص ثالث (تاحدديه).
بيمه بدنه اتومبيل
براساس شرايط اين بيمهنامه، دارنده و يا مالك وسيله نقليه اتومبيل خود را در برابر خطرات بيمهميكند تا در صورت بروز حادثه و ايجاد خسارت به وسيله نقليه موضوعبيمه، شركت بيمه خسارت وارد را براساس شرايط بيمهنامه جبران كند. منظور از خطرات موردتعهد بيمهگر، همان حوادثي است كه درصورت واقع شدن چنانچه باعث نابودي و يا آسيب ديدگي اتومبيل شود بيمهگر موظف به جبران آنخواهد بود:
۱- خطرهاي مورد تعهد بيمهگر
– حوادثي كه منجر به ورود خسارت به وسيله نقليه مورد بيمه گردد، مانند تصادم دو اتومبيل،برخورد وسيله نقليه با اجسام ثابت و يا متحرك، برگشتن و يا سقوط اتومبيل
– آتشسوزي، صاعقه و انفجار وسيله نقليه
– سرقت كلي
– خسارات وارد به لوازم يدكي اصلي اتومبيل كه براساس كاتالوگ همراه اتومبيل به دارنده آن حويلشده باشد
– پرداخت كليه هزينههاي معقول و منطقي كه به منظور نجات مورد بيمه و حمل و نقل آن به تعميرگاه و يا محل امن صورت پذيرفته باشد
– خساراتي كه در جريان حمل و نقل توسط جرثقيل، خط آهن و يا ساير وسايل نقليه به مورد بيمه وارد آيد
۲- خطرهاي خارج از تعهد بيمهگر
خطرهاي خارج از تعهد بيمهگر خطراتي است كه چنانچه منشأ بروز حادثه منجر به خسارت گردد،بيمهگر براساس شرايط بيمهنامه متعهد جبران خسارت آن نخواهد بود مگر اين كه برخلاف آن توافقشده باشد، اين خطرات عبارتند از :
– خسارات ناشي از كهنگي، عدم مراقبت و نگهداري و اسقاط اتومبيل
– هرگونه آسيب و خسارت وارد به لاستيكها، جز در زماني كه وسيله نقليه به علت آتشسوزي خسارت ديده باشد كه در اين حالت فقط تا ۵ ۰% قيمت لاستيك به عنوان خسارت پرداخت خواهد شد.
– زيان ناشي از عدم استفاده از وسيله نقليه از زماني كه دچار حادثه ميشود تا زماني كه راهاندازي مجدد ميگردد.
– كاهش و پايين آمدن ارزش مورد بيمه براثر حادثه
– خطرات جنگ، شورش و انقلاب، و خسارات مستقيم و غيرمستقيم ناشي از انفجارهاي هستهاي واشعه يونزا.
– خطرات طبيعي مانند، زمين لرزه، سيل وآتشفشان
– خسارتهاي عمدي بيمهگذار
– خسارات ناشي از رانندگي در حين مستي و يا تحت تأثير مواد مخدر و يا آزمايش سرعت
بيمه شخص ثالث
افرادي كه در يك جامعه زندگي ميكنند بايد تابع قوانين و نظامات آن جامعه باشند و به همين دليلچنانچه شخصي چه از روي عمد و چه به علت بياحتياطي و غفلت مرتكب عملي خلاف قانون ومقررات شود، مسئول بوده و بايد به مجازات متناسب با آن بياحتياطي برسد و زيان وارد اعم از مالي ويا جاني را جبران كند. مسئوليت مدني زماني جنبه عملي به خود ميگيرد كه شخص مقصر حادثه مجبورشود زيان وارد به شخص ثالث را جبران كند. تفاوت مسئوليت مدني با مسئوليت جزايي در اين است كهمسئوليت جزايي قابل بيمه كردن نيست و مغاير قوانين و عرف جوامع انساني تلقي ميشود.
بيمه مسئوليت مدني دارندگان وسايل نقليه موتوري در ايران در بيست و نهم ديماه ۱۳۴۷ به تصويب رسيد تا مسئوليت مدني بيمهگذار در مقابل اشخاص ثالث در نتيجه حوادث ايجاد شده از وسيله نقليهمورد استفاده خود را بيمه كند. بيمه مسئوليت مدني در ايران به دو بخش عمده تقسيم ميشود كهعبارتند از :
بيمه اختياري
بيمه اختياري (كه شامل بيمهنامههاي ديه، بيمه مازاد ثالث و بيمه كارت سبز است كه اين سه نوعاخير سالها بعد از تصويب قانون بيمه شخص ثالث توسط شركتهاي بيمه طرحريزي و ابداع شده است).باتوجه به اين كه اين بيمهنامه خسارات مالي و جاني وارد به اشخاص ثالث را جبران ميكند، براساسشرايط بيمهنامه افراد زير در قبال بيمهگذار شخص ثالث شناخته نميشوند
الف. بيمهگذار و كليه افرادي كه مسئوليت آنها مسئوليت بيمهگذار تلقيميشود
ب. كاركنان بيمهگذار مسئول حادثه كه در حين كار و انجام وظيفه باعث بروز حادثه شده باشند
پ. همسر، پدر، مادر، اولاد و اجداد تحت تكفل بيمهگذار
ت. رانندهاي كه حادثه منحصراً در نتيجه خطاي او ايجاد شده باشد
بيمهگر، مسئوليت مدني بيمهگذار در قبال اشخاص ثالث را در مورد خسارتهاي مالي تا مبلغ ۲۵۰۰۰ ريال و خسارتهاي جاني حداكثر تا مبلغ ۲۰۰,۰۰۰ ريال بيمه كرده است كه در صورت بروز حادثه آن راپرداخت خواهد كرد
خطرهاي خارج از تعهد بيمهگر
خسارتهاي زير از شمول تعهدات بيمهگر خارج است:
خسارات ناشي از جنگ، جنگ داخلي، شورش، آشوب، بلوا، انقلاب
خسارات ناشي از خطرات طبيعي از قبيل سيل، زلزله، صاعقه و طوفان
خسارات مستقيم و غيرمستقيم ناشي از اشعه يونزا و راديواكتيويت
خسارات وارد به محمولات وسايل نقليه مورد بيمه
خسارات ناشي از محكوميت جزايي و پرداخت جرايم
خسارات وارد ناشي از عمل متصرفين غيرقانوني وسايل نقليه يا رانندگان فاقد گواهينامه
خساراتواردبهبيمهگذاروكالا، اموال، ساختمانهاو وسايلنقليهتحتمالكيت و يا تصرف بيمهگذار
بيمه حوادث سرنشين و راننده
اصولا هرتصادم باعثبروز دونوع خسارت ميشود; نخست خساراتياست كه بهاشخاص ثالث واردميآيد كه لزوماً و برحسب قانون، مقصر حادثه ملزم به جبران آن و ديگر خساراتي است كه به وسيلهنقليه مقصر حادثه، راننده و سرنشينان آن وارد ميآيد. خسارات دسته اول را ميتوان از محل بيمهنامهشخص ثالث و يا مازاد ثالث جبران كرد و خسارات دسته دوم خود شامل دو قسمت است كه خساراتمالي و خسارات جرح و فوت از اين دستهاند. بخش نخست خسارات دسته دوم را ميتوان از محلبيمهنامه بدنه اتومبيل جبران كرد و بخش دوم آن يا بايد از طريق بيمهنامه حوادث سرنشين جبران شود ويا بيمهنامه ديه اين گونه خسارات جرح و فوت را جبران كند. دراين حالت چنانچه شركت بيمهسرنشينان اتومبيل را بيمه كرده باشد، در صورت بروز خسارات جرح و فوت، آن را جبران خواهد كرد.
۱- خطرهاي مورد تعهد بيمهگر
براساس شرايط بيمهنامه حوادث سرنشين، چنانچه وسيله نقليه مورد بيمه به علت آتشسوزي،انفجار، واژگون شدن، منحرف شدن و يا سقوط باعث بروز هرگونه خسارت جرح و فوت سرنشيناناتومبيل شود، بيمهگر متعهد است خسارات وارد را براساس شرايط بيمهنامه پرداخت كند. لازم به ذكراست كه تعهد بيمهگر در مورد بيمهنامه حوادث سرنشين محدود به ظرفيت مجاز اتومبيل مورد بيمهاست. در واقع بيمه سرنشين نوعي بيمهنامه حادثه است كه در آن خطرات مورد بيمه، محدود بهمواردي است كه در بيمهنامه از آنها به عنوان حوادث مشمول بيمه نام برده شده است
۲- خطرهاي خارج از تعهد بيمهگر
سرنشينان وسيله نقليه مورد بيمه در مقابل حوادث مذكور در بند تحت پوشش بيمهاي قراردارند و تابع شرايط عمومي بيمهنامه حوادث سرنشين ميباشند; اما در صورتي كه بروز و منشأ حادثهيكي از خطرات مذكور در ذيل باشد، بيمهگر تعهدي در جبران خسارت ندارد
خسارات ناشي از خطراتطبيعي مانند زلزله، سيل، طوفان، صاعقه و آتشفشان كه انسان در ظهور وبروز آنها دست نداشته و بروز آن خارج از اراده بشر است
خسارات ناشي از جنگ، شورش، آشوب، بلوا، اعتصاب و … كه معروف به خطرات اجتماعياست قابل جبران نيست مگر اين كه شرط خلاف ديگري بين طرفين قرارداد توافق شده باشد
خسارات ناشي از كاربرد وسيله نقليه در مسابقات شرطبندي و آزمايشهاي رانندگي
خسارات ناشي از تشعشعات راديواكتيويته و اشعه يونزا.
خسارات وارد به سرنشينان اتومبيل چنانچه در زمان سوختگيري آن ايجاد شده باشد
اصولا خسارات وارد در صورتي قابل جبران است كه راننده داراي گواهينامه مجاز رانندگي باشد. درصورتي كه حادثه منجر به نقص عضو و ازكارافتادگي سرنشينان اتومبيل شود، غرامت براساس جدولنقص عضو و ازكارافتادگي پرداخت و تسويه خواهد شد.
بيمه مازاد مسئوليت مدنيشخص ثالث تا حد ديه
درقانون مجازاتاسلامي (ديات) كهدرسال ۱۳۶۱ به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيده ، قانونگذار ديه را بدينگونه تعريف كردهاست : ديه مالي است كه به سبب جنايت بر نفس يا عضو بهمجني عليه يا به ولي يا اولياء دم او داده ميشود
با نگاهي براين تعريف درمييابيم كه ديه در واقع مجازاتي است كه شرع براي قتل نفس، جرح و ياصدمات بدني ديگر براي مقصر حادثه درنظر گرفته مشروط بر اين كه عمدي نباشد. يكي از مصاديق اينتعريف و در واقع تحقق امر ديه، همانا حوادث ناشي از رانندگي است، زيرا راننده و يا دارنده وسيله نقليهموتوري مسئول خساراتي است كه ممكن است به علت كاربرد وسيله نقليه به اشخاص ثالث وارد شود وبيمه شخص ثالث هم به منظور جبران ضرر و زيانهاي ناشي از كاربرد همين وسيله نقليه توسط قانونگذارتصويب شده است.
دادگاهها مقدار ديه قتل نفس يك مرد مسلمان را يكي از موارد ششگانه زير كه جاني در انتخاب هريك از آنها مخير ميباشد و تلفيق آنها هم جايز نيست تعيين كردهاند.
– يكصد شتر سالم و بدون عيب كه خيلي هم لاغر نباشد.
– دويست گاو سالم و بدون عيب كه خيلي هم لاغر نباشد.
– يكهزار گوسفند سالم و بدون عيب كه خيلي هم لاغر نباشد.
– دويست دست لباس سالم از حلههاي يمن
– يكهزار دينارمسكوك سالم و غيرمغشوش كه هر دينار يك مثقال شرعي طلا به وزن ۱۸ نخود است.
– ده هزار درهم مسكوك سالم و غيرمغشوش كه هر درهم به وزن ۱۲/۶ نخود نقره ميباشد.
پرداخت قيمت هريك از موارد ششگانه در صورت تراضي طرفين كافي است و اگر تلفيق به نوانپرداخت قيمت يكي از موارد ششگانه باشد كافي است.
باتوجه به قوانين مصوب، شركتهاي بيمه با در نظر گرفتن محدوديت پوشش بيمهاي غرامت مالي وجاني بيمهنامه شخص ثالث، اقدام به ارائه بيمهنامهاي مازاد با همان شرايط و چند شرط اضافي خاصكرده و آن را بيمهنامه مازاد ثالث (ديه) نامگذاري كردند.
اصولا شرايط عمومي اين بيمهنامه مطابق با شرايط عمومي بيمهنامه اجباري مسئوليت مدنيدارندگان وسايل نقليه موتوري زميني در مقابل اشخاص ثالث است، اما تفاوت عمده آن با بيمهنامهشخص ثالث در اين است كه خسارات وارد براساس رأي محاكم صالحه قابل پرداخت است.
تعهد بيمهگر از لحاظ افراد زيان ديده در داخل وسيله نقليه موتوري برابر ظرفيت مجاز اتومبيل است،حال آنكه در خارج از وسيله نقليه براي شمار افراد محدوديتي وجود ندارد.
شركتهاي بيمه باتوجه به قيمت و ارزش فعلي موارد ششگانهاي كه محاكمه صالحه رأي خود را بر آناساس صادر ميكنند بيمهنامههايي را برحسب درخواست بيمهگذاران خود از مبلغ شش ميليون تا هفتادميليون ريال صادر ميكنند. نرخ حق بيمه بيمهنامههاي ديه توسط بيمه مركزي ايران به شركتهاي بيمهابلاغ شده است.
بیمه های عمر(زندگی)
انسان از آغاز پيدايش جوامع انساني، در جستجوي غريزي به دنبال تأمينهاي جسمي، اقتصادي، اجتماعي وسياسي بوده است. باتوجه به همين نياز بوده كه شركتهاي بيمه با ارائه طرحهاي متفاوت و ابتكاري متناسب با نيازهايجوامع انساني درپي تأمين و تسهيل اين غريزه ثبات مالي و اقتصادي برآمدند تا در زمان بروز حادثه ناگوار، شيرازهاقتصاد خانوادهها از هم نپاشد و افراد وابسته به شخص متوفي و يا حادثه ديده بتوانند از مزاياي اين تأمين اقتصاديبهرهمند شوند. نيازهاي خانواده در اغلب جوامع بشري با هر درجهاي از پيشرفت و تكامل را ميتوان به شرح زيرطبقهبندي كرد :
تأميندرآمديمعين و مشخصبرايافراديكخانوادهپسازفوتنانآور خانواده
تأمين درآمدي معين و مشخص براي ايام از كارافتادگي، پيري و بازنشستگي.
بيمههاي اشخاص (عمر، حادثه، درماني) يكي از شاخصهاي شناخته شده براي سنجش ميزان تأمين و رفاه مردم كشورهاست و كشورهايي كه افراد آن به فراخور نياز خود از اين تأمين برخوردارند، با اطمينان و اعتماد بيشتريدر برنامهريزي توسعه و گسترش جامعه خويش مشاركت مينمايند.
بيمههاي عمر در مراحل بدوي خود برپايه اصول علمي و فني در رابطه با جدولهاي حق بيمه و نحوه انتخاب مخاطرات پايهگذاري نشده بود و در واقع پيدايش جدول مرگ و مير(۲) نقطه عطفي در تاريخچه بيمه عمر محسوبميشود و به همين دليل امروزه بيمهگران در زمان گزينش بيمهگذاران عوامل زير را براي قبول يا رد يك پيشنهاد وتعيين حق بيمه مناسب وضعيت سني و سلامت بيمهگذار در نظر ميگيرند.
۱-سن
در بيمههاي عمر، سن بيمهگذار عامل اصلي تعيين نرخ حق بيمه به شمار ميرود و به همين دليل جداول حق بيمهبا كاربرد جدول مرگ و مير، هزينههاي بيمهگر و نرخ سود حاصل از سرمايهگذاري تنظيم ميشود
۲- جنسيت
در اغلب مناطق جهان به اثبات رسيده است كه زنان از عمر طولانيتري برخوردارند و متوسط طول عمرشان بيشتراست. بدين جهت در شركتهاي بيمه جداول جمعيتي نيز برحسب مردان و زنان تهيه ميشود كه اين جداول در زمانمحاسبه حق بيمه به كار ميآيد.
۳- وضعيت جهاني
ساختار فيزيكي بدن انسان يكي از عوامل مهم و تعيين كننده در انتخاب و يا رد شخص متقاضي بيمه عمر بهحساب ميآيد. پيشرفت علم پزشكي و تشخيص پزشكي و آزمايشهاي متعددي كه انجام ميشود بيمهگر را دروضعيت كاملا مناسبي قرار ميدهد تا با آگاهي نسبت به پذيرش يك بيمه شده با نرخ استاندارد و يا غيراستاندارد و يااضافه نرخ پزشكي بيمهنامه عمر صادر كند.
۴- تاريخچه سلامتي خانواده
بسياري از آمار و تجربهها نشان داده كه عمر طولاني و زياد يك امر موروثي در خانوادههاست. عمرطولاني ممكن است ريشه در توارث و يا محيط و شرايط زيست خانواده داشته باشد. بعضي از بيماريها موروثي است و به همين دليل علت مرگ والدين و يا ساير اعضاي خانواده ميتواند در زمان پذيرشخطر عامل تعيين كننده محسوب شود.
۵- شغل و حرفه
در كشورهايي كه شركتهاي بيمه، بيمههاي عمر گروهي صنعتي را در بازار عرضه ميكنند، شغل وحرفه بيمهگذاران يكي از مهمترين عوامل ارزيابي خطر محسوب ميشود، زيرا بسياري از مشاغل اثراتناخوشايند خود را به مرور بر زندگي بيمهگذاران نشان ميدهد، زيرا افرادي كه در معادن كار ميكنند و ياشرايط محيط كارشان مساعد و مناسب نيست در درازمدت با مرگ و مير بيشتري در مقايسه با سايرگروهها روبهرو ميشوند.
صور مختلف بيمههاي عمر در جهان
جوامع انساني نيازهاي مختلف اقتصادي دارند و با همين ديدگاه شركتهاي بيمه طرحهاي متفاوتيمتناسب با نياز اين جوامع ارائه دادهاند. آنچه ما در اينجا به آن اشاره ميكنيم تقسيمبندي مختلفبيمههاي عمر است، حال آنكه هريك از نمونههاي ذكر شده داراي زير گروههاي بسيار متفاوتي است.
بيمه هاي تمام عمر
بيمه عمرزماني
بيمه ها مختلط پس انداز
بيمه هاي مستمري
بيمه ها بازنشستگي
بيمه هاي عمر گروهي
بيمههاي تمام عمر
خطر فوت
در اين نوع پوشش بيمهاي، قرارداد براي تمام مدت عمر بيمهگذار بسته ميشود، و حق بيمه نيز بهطور سالانه پرداخت ميگردد. البته ميتوان ترتيب پرداخت حق بيمه را طوري تنظيم كرد كه براي تمامعمر نباشد، بلكه با رسيدن بيمهگذار به سن بازنشستگي خاتمه پيدا كند. سرمايه تعيين شده در صورتفوت بيمه شده به وراث قانوني او پرداخت ميشود.
بيمه عمر داراي انواع ديگري است از قبيل :
بيمه تمام عمر با پرداخت حق بيمه در تمام طول قرارداد
بيمه تمام عمر با پرداخت محدود حق بيمه
بيمه عمر مشترك
بيمه عمر زماني
بيمه عمر در صورت فوت و يا به اصطلاح ديگر بيمه عمر ساده زماني، نوعي از بيمه اشخاص استكه پوشش بيمهاي براي مدت معيني ارائه ميشود سرمايه بيمه در صورت فوت بيمه شده در اثناء مدتاعتبار قرارداد قابل پرداخت است و در صورتيكه بيمهشدهتا پايان قرارداد درقيد حياتباشد وجهيبابت تعهدات بيمهگر به بيمهگذار پرداخت نخواهد شد. اين گونه بيمهنامهها براي مدتهاي كمتر از يكسال و تا چندين سال صادر ميشود. انواع ديگر بيمههاي عمر زماني به شرح زير ميباشد:
بيمههاي عمر زماني قابل تبديل
بيمههاي عمر زماني با سرمايه نزولي (مانده بدهكار)
بيمههاي عمر زماني قابل تمديد
بيمههاي مختلط پسانداز
و به دليل همين خصوصيت، بيمههاي مختلط پسانداز از رايجترين نوع بيمههاي عمر محسوبميشود. اين نوع بيمهنامه در چند دهه اخير به علت ارائه پوششهاي مناسب در صورت فوت نابهنگامبيمهگذار براي بازماندگان او و نيز جنبه پساندازي و ذخيرهسازي آن براي زماني كه بيمهگذار در قيدحيات است، از استقبال همگاني برخوردار شده است. اين بيمهنامه داراي اشكال متفاوتي است كه بهچند نمونه از آن اشاره ميكنيم.
بيمههاي پسانداز سرمايهگذاري
بيمهنامه پسانداز با كاهش حق بيمه در سالهاي اول
بيمهنامه پسانداز با دو برابر سرمايه در صورت فوت
بيمهنامه پسانداز با دو برابر سرمايه در صورت حيات
بيمهنامه پسانداز با حق انتخاب
بيمههاي مستمري
در بيمهنامههاي مستمري، بيمهگر پرداخت مستمري را براي مدت معين و يا تمامي حيات بيمه شدهتعهد ميكند. اين نوع بيمهنامه در كشورهاي پيشرفته و مترقي با استقبال و درخواست عامه مردم مواجهشده است. به عبارت سادهتر بيمههاي مستمري به كار افرادي ميآيد كه در دوران حيات و فعاليت خودسرمايهاي را اندوختهاند و اينك ميخواهند حداكثر بهره را از آن بگيرند. معمولا افرادي كه نگران حالبازماندگان خود نيستند و نميخواهند ارثيهاي از خود برجاي گذارند و مايل نيستند در دوران پيري وازكارافتادگي با مشكلات مالي مواجه گردند روبه سوي بيمههاي مستمري ميآورند.
بيمههاي مستمري داراي انواع متفاوتي به شرح زير است :
مستمري با برگشت حق بيمه
مستمري متغير
مستمري مضاعف
مستمري مخفف
مستمري با فاصله
مستمري بلافاصله
در بيمهنامههاي مستمري، به خلاف بيمههاي عمر خطر زيستن طولاني بيمهگذار براساس جداولمرگ و مير تحت پوشش قرار ميگيرد.
بيمههاي بازنشستگي
بيمههاي بازنشستگي خصوصي در كليه كشورهاي پيشرفته و مترقي جهان ريشه در توسعه اقتصاديو اجتماعي ساختار قرن بيستم دارد و هدف آن ايجاد پوشش اقتصادي براي تعدادي از انسانهاي پير،مسن و از كارافتاده است. در اين روزگار مشكلات تأمين منابع مالي و اقتصادي سالخوردگان مسئلهايمهم و روبه دامنهيابي به شمار ميرود، اگرچه صرف وجود مشكل نميتواند توجيه كننده پديده گسترشروزافزون اين گونه طرحها باشد. باتوجه به اين كه امكانات كار و فعاليت براي افراد بازنشسته و مسنكاهش مييابد در حالي كه همزمان نيازهاي مادي و اقتصادي و درماني آنها افزايش پيدا ميكند،بيمههاي بازنشستگي راه حلي براي تهيه يك درآمد اضافي براي روزگاران پيري و ناتواني است.
بيمههاي عمر گروهي
آنچه ما امروز به نام بيمههاي گروهي ميشناسيم، يكي از پديدههاي جديد شمرده ميشود و بيش از۶۰ تا ۷۰ سال از پيدايش آن نميگذرد. بيمههاي گروهي طرحي است كه براساس آن تعداد زيادي ازمزاياي بيمهاي استفاده ميكنند. رشد و توسعه بيمههاي گروهي در جهان، همزمان با انقلاب صنعتي دراروپا آغاز شد و باتوجه به وامهاي رفاهي كارفرمايان و به منظور تأمين كاركنان خود و افراد تحت تكفلآنها از ارائه اين گونه پوششها توسط شركتهاي بيمه استقبال گرديد.
كليه طرحهاي عمر كه به طور خلاصه از آنها نام برديم قابليت ارائه گروهي را دارند. بيمههاي گروهيداراي نرخ پايينترند و در ضمن اصول و شيوه بيمهگري آنها هم سهلتر و سادهتر است. اين گونهقراردادها توسط كارفرمايان با بيمهگران منعقد ميشود و مدت آن معمولا يكساله است. نحوه تعيينسرمايه بيمهاي معمولا به صورت چند برابر حقوق ماهانه، يعني ۳۰، ۶۰ يا ۱۲۰ برابر آن است.
خطراتي كه بيمهگر تعهدي در جبران خسارت آن ندارد:
بيمه عمر هم مانند ساير رشتههاي بيمه داراي استثنائاتي است كه شامل خطرات زير ميشود، مگراين كه بين بيمهگر و بيمهگذار توافق ديگري شده باشد.
خودكشي و يا سعي در خودكشي توسط بيمه شده در طول دو سال اول بيمهنامه. دربعضي ازكشورها شرايط بيمهنامه اين مدت را يك
سال و بعضي ۳ سال ذكر كردهاند.
خطر جنگ، شورش، آشوب، بلوا.
فوت ناشي از مشاركت در مسابقات سرعت، پروازهاي اكتشافي و اكروباتي.
در اين گونه موارد، بيمهگر تعهدي در جبران خسارت ندارد و صرفاً به پرداخت ذخيره رياضي درمورد بيمهنامههايي كه داراي ذخيره رياضي است اكتفا ميكند.
بیمه های باربری
اصولا بيمه حمل و نقلكالا پوششياست كه بيمهگر درمقابل دريافت حقبيمه متناسب با پوشش بيمهاي ازبيمهگذار، تعهد ميكند كه چنانچه كالاي مورد بيمه در جريان حمل و جابجايي ازمبدأ به مقصد مندرج در بيمهنامه و به علت وقوع يكي از خطرات مندرج در بيمهنامه تلف و يا دچار خسارت شد و يا بيمهگذار براساس قوانين و مقررات بينالمللي متحمل پرداخت هزينههاييگرديد، زيان وارد بهكالا را جبران كرده و هزينهها را هم بپردازد. البتهعلاوه بر پوشش هاي گفتهشده، دربعضي از موارد زيان وخسارات وارد به اشخاص ثالث هم تحت پوشش اين بيمهنامهها قرار ميگيرد.
حمل و نقل و جابجايي كالا ممكن است توسط وسايل حمل و نقل مختلف مانند كشتي، هواپيما، كاميون و قطار انجام پذيرد. به همين دليل در اين سرفصل بيمه حمل و نقل كالا را به سه بخش عمده و اساسي به شرح زير تقسيمميكنيم :
بيمه حمل و نقل دريائي
بيمه حمل و نقل زميني
بيمه حمل و نقل هوايي
در بسياري از مواقع اجازه استفاده از وسايل مختلف حمل كالا در بيمهنامه داده ميشود و در نتيجه كالا با كشتي،كاميون و قطار و احتمالا با هواپيما حمل ميشود و به همين دليل اين گونه بيمهنامهها مورد تقاضاي متصديان حمل ونقل است كه، آزادي عمل بيشتري را در اختيار آنها قرار ميدهد. بنابراين چنانچه كالا تمام مسير حمل را با يكوسيله نقليه طي كند، بارنامه مربوط به آن وسيله حمل صادر ميشود و در نتيجه بيمهنامه هم بر همان اساس صادرميگردد.
بيمه باربري دريايي
قرارداد بيمه باربري دريايي، قراردادي است كه براساس آن بيمهگر تعهد ميكند كه خسارات وارد به كالاي موردبيمه را كه در جريان حمل بر اثر حوادث دريا حادث شده باشد باتوجه به شرايط و استثنائات بيمهنامه جبران كند. بايدبه اين واقعيت توجه كرد كه تعهد بيمهگر در جبران خسارت واردصرفاً مربوط به مواردي است كه تلف كالا و ياخسارت ناشي از خطرات دريا و يا حوادث وسيله نقليه باشد. در ايران شركتهاي بيمه به طور معمول، بيمهنامههايباربري دريايي خود را براساس شرايط بيمهنامههاي انستيتوي بيمهگران لندن صادرميكنند، يعنياين كه صنعتبيمه كشور پذيراي اصول و مقررات يكنواخت بازارهاي بيمه جهاني شدهاست تا داد و ستد اتكايي هم دراين زمينهتسهيل شدهباشد.
نگاهي به حجم واردات و صادرات كالا چه قبل و چه بعد از انقلاب گوياي فعاليتهاي اقتصادي كشور است واهميت استراتژيك بيمهنامه حمل و نقل دريايي، زميني و هوايي را نشان ميدهد.كالاي خريداري شده بدون در نظر گرفتن نحوه خريد آن به وسيله خريدار و يا فروشنده بيمه ميشود. در بيمهنامهباربري دريايي، بيمهگر تعهدات خود را در قبال بيمهگذار بهروشني در بيمهنامه تصريح و استثنائات را مشخصميكند. به منظور ارائه يك تقسيمبندي مفيد و ساده، بيمهنامههاي باربري را برحسب نوع بيمهنامه و نوع كالاي موردحمل ميتوان به چهار گروه اصلي و اساسي تقسيم كرد كه به اختصار به شرح آنها ميپردازيم. قبل از ورود به بحثدرباره انواع بيمهنامههاي باربري، لازم است اين مسئله توضيح داده شود كه بيمه بدنه كشتي، خسارتهمگاني، هزينههاي نجات،عدم تحويل كالا و خطر جنگ در طبقهبندي بيمههاي دريايي قرارميگيرند.
بيمهنامه از بين رفتن تمامي كالا
براساس شرايط اين بيمهنامه، بيمهگر زماني اقدام به جبران خسارت بيمهگذار ميكند كه تمامي كالا و محموله درجريان حمل و به علت يكي از خطرات دريا، از بين رفته و يا از حيز انتفاع افتاده باشد و بههميندليل اگر بخش عمدهكالا از بين رفته و صرفاً اندكي ازآن باقيبماند، بيمهگرتعهدي درجبران خسارتكالا نخواهدداشت .اين نوع پوشش بيمهاي داراي كاربرد زيادي نيست و فقط براي بيمهكردن كالاهاي مخصوصي ازقبيل سيمان، نفتو غلات مورداستفاده قرار ميگرفت و به نام بيمه تشريفاتي و در برههاي از زمان به نام بيمه گمركي شهرت داشت،زيرا براساس مصوبات هيئت وزيران، كالاي صادراتي ميبايست تحت پوشش بيمهاي قرارگيرد و چون عرف بر ايناست كه خريدار پوشش بيمهاي مورد نياز خود را كه متناسب با كالاست نزد بيمهگر كشور خود تهيه كند اين نوعپوشش بيمهاي صرفاً بهصورت تشريفاتي و جهت ترخيص كالا براي عمليات صادرات مورد استفاده قرار ميگرفت.
بيمهنامه اف.پي.ا.(۱۴)F.P.A
قبل از بحث درباره شرايط سه گانه بيمههاي حمل و نقل كه به بحث درباره آنها خواهيم پرداخت، بايد به اين نكتهبسيار مهم اشاره كنيم كه در صورت استفاده بيمهگذار از هريك از شرايط سه گانه، پوشش بيمهاي محدود به خطرهايمذكور در ايمهنامهها نخواهد بود، بلكه بيمهگر و بيمهگذار با توافق قبلي و يا درج در شرايط خصوصي بيمهنامه،قادرند كه تعهدات خود را تعديل (كاهش، يا اضافه) كنند. مثلا در بيمهنامههاي دبليو.ا. (W.A)(۱۵) ميتوان خساراتناشي از شكست، ريزش، چنگگ، نشت را هم اضافه كرد و يا با پرداخت حق بيمه اضافي فرانشيز خسارت جزئي را ازبيمهنامه حذف كرد.اصطلاح اف.پي.ا. حروف اختصاري عبارت، Free From particular Average است به اين معنا ومفهوم كه بيمهگر خسارات در تعهد خود را بدون پرداخت خسارت خصوصي و يا خاص ميپردازد. دراين نوع پوشش بيمهاي، تعهدات بيمهگر از زمان خروج كالا از انبار و يا اسكله محل بارگيري كالا كه دربيمهنامه به آن اشاره شده است آغاز ميشود و تا زمان تخليه كالا در بندر مقصد و يا انبار بيمهگذار ادامهخواهد داشت. در اين پوشش بيمهاي، بيمهگر متعهد پرداخت خسارات خصوصي (خسارت جزء)نيست مگراين كه اين گونه خسارات ناشي از حادثه وسيله نقليه، يعني آتش گرفتن، غرقشدن، تصادم ويا به گل نشستن شناور باشد.
خساراتي كه در بيمهنامه اف.پي.ا. مورد تعهد بيمهگر است
در اين پوشش بيمهاي، بيمهگر متعهد پرداخت خساراتي به شرح زير است.از بين رفتن كلي كالاي مورد بيمه (واقعي و فرضي) به طوري كه بيمهگذار از دريافت كالاي خودمحروم بماند، كه اين خسارت ميتواند ناشي از حادثه وسيله نقليه و يا شناور باشد.از بين رفتن و تلف بخش معيني از كالا، در صورتي كه مورد بيمه از چندين قسمت مختلف تركيبشده باشد و تمامي يك بخش و يا قسمتي از آن از بين برود، بدون درنظر گرفتن اين كه براي آن قسمتخسارت ديده سرمايه بيمهاي معين منظور شده و يا نشده باشد.
از بين رفتن يك صندوق، پالت و يا نگله در طول زمان بارگيري، تخليه و يا انتقال محموله ازشناوري به شناور(۱۶) ديگر.پرداخت خسارات مستقيم ايجاد شده ناشي از زيان همگاني (تفديه زيانهمگاني(پرداخت تعهدات ايجاد شده ناشي از زيان همگاني.كليه هزينههاي مربوط به نجات كالا هزينههاي خاص، چنانچه پرداخت اين هزينهها به موجب بيمهنامه قابل پرداخت بوده و در تعهدبيمهگر باشد.پرداخت هزينههايي كه براي جلوگيري از خسارت و يا توسعه خسارت انجام ميشود.
كليه خسارات ناشي از زيان اختصاصي به علت غرق، آتشسوزي، بهگلنشستن، انفجار، تصادمشناور با اسكله، صخره، قطعات شناور يخ و يا تخليه اضطراري كالا كه در نتيجه يكي از خطرات مذكوردر اين بند و در بندر پناه(۱۷) (بندر بين راه) انجام شده باشد.
خسارات خارج از تعهد بيمهگر در بيمهنامه; شرايط اف.پي.ا.
دربيمهنامه اف.پي.ا. خساراتزير خارجاز تعهد بيمهگراست و استثنأ شدهاست.خسارات جزئي (زيان اختصاصي) به جز مواردي كه در بالا ذكر شد. كسر و يا عدم تحويل بخشي از يك پالت، صندوق، بسته يا نگله. خسارات ناشي از تأخير در تحويل كالاي مورد بيمه، هرچند تأخير به علت يكي از خطرات موردتعهد بيمهگر صورت گرفته باشد. عيب ذاتي كالاي موردبيمه، مانند كسر وزن درحد متعارف كه ارتباط با حادثه ندارد.خسارات عادي و متعارف ناشي از ريزش عادي، نشت و سرخالي شدن مايعات.
خسارات ناشي از عمل جانوران موذي از قبيل موش، حشرات و مانند آن خسارات ناشي از آب شيرين خساراتي كهكالا.خساراتي كه مستقيماً براثر جنگ، اعتصاب، شورش و اغتشاشات داخلي بهوجود آمده باشد.
بيمهنامههاي باربري با شرايط دبليو.ا. (.W.A)
در بيمهنامههايي كه با شرايط دبليو.ا. صادر ميشود، بيمهگر علاوه بر پرداخت خسارات عمومي،تعهد پرداخت خسارات جزئي (خسارتهاي خصوصي) را هم دارد. بايد به اين نكته اشاره شود كهپرداخت خسارت در اين نوع پوشش بيمهاي منوط به اين امر است كه ميزان و مبلغ خسارت بيشتر ازدرصد فرانشيز ذكر شده در بيمهنامه باشد. در اين نوع پوشش بيمهاي، معمولا خسارات شكست وريزش بيمه نيست مگر اين كه بيمهگذار، با پرداخت حق بيمه اضافي اين خطرات را بيمه كند. برايتوضيح اضافه ميشود كه خسارت جزئي به آن دسته از خساراتي اطلاق ميگردد كه ميتواند باعث ازبين رفتن يك پالت، نگله يا بستهاي از كل محموله و يا بخشي از يك پالت بسته و يا نگله باشد.
خساراتي كه در بيمهنامه دبليو.ا.(W.A.) مورد تعهد بيمهگر است
در اين نوع پوشش بيمهاي، بيمهگر مسئول و متعهد جبران خسارتهاي زير است:
از بين رفتن كامل مورد بيمه به علت حوادث مشمول بيمه (واقعي وفرضي)
از بين رفتن يك پالت، صندوق، بسته و يا نگله كه جزئي از يك محموله است و خسارت در اثنايبارگيري، تخليه و يا ترانشيپمنت واقع شدهباشد.
از بين رفتن بخشي از يك محموله در زماني كه كالا به قسمتهاي متفاوت تقسيم شده و كار حمل ونقل آن در دفعات مكرر انجام ميشود.سهم هزينهها و تعهدات ايجاد شده ناشي از خسارت همگاني.
خساراتمستقيم وارد بهكالاي موردبيمه كه ناشياز بروزحادثه همگاني باشد.
هزينههاي نجات كالا
هزينههاي خاص از قبيل هزينههاي تخليه، بارگيري، انبارداري و حمل مجدد كالاي مورد بيمه ازبندر پناه به مقصد مندرج در بيمهنامه و هزينههايي كه براي جلوگيري از خسارت و يا جلوگيري از توسعهخسارت صرف(۱۸) ميشود.
زيان اختصاصي پس از كسر فرانشيز توافق شده در بيمهنامه مشروط بر اين كه درحد فرانشيز مقرردر بيمهنامه باشد. در صورتي كه شناوري كه كالا را حمل ميكند غرق شده، به گل نشسته و يا دچارحريق شود و يا خسارت وارد بر اثر آتشسوزي، انفجار، تصادم، يا برخورد كشتي با وسيله نقليه ديگريو يا هر شيئي ثابت و يا متحركي مانند كوههاي شناور يخي باشد و يا كشتي در بندر پناه خاتمه سفر رااعلام و كالا را تخليه كند، بيمهگر خسارت وارد را بدون كسر فرانشيز پرداخت خواهد كرد.
خسارات خارج از تعهد بيمهگر در بيمهنامه با شرايط دبليو.ا.
در بيمهنامه باربري دبليو.ا. خسارات زير جزء تعهدات بيمهگر نخواهد بود.
خسارات ناشي از تقصير، اقدامات عمدي و اعمال خلاف بيمهگذار
عدم تحويل و يا كسري كالاي مورد بيمه
خسارات ناشي از تأخير در حمل و عدم تحويل كالاي مورد بيمه ولو اين كه به علت يكي ازحوادث و خطرات مشمول و مورد تعهد بيمهگر پديد آمده باشد.
خسارات ناشي از عيب ذاتي و يا كيفيت خاص مورد بيمه.
خسارات متعارف و معمول ناشي از ريزش، نشت، سرخالي شدن مايعات و يا تبخير و مانند آن.
خسارات ناشي از عمل جانوران موذي از قبيل موش و يا حشرات.
خسارات ناشي از آب شيرين.
خساراتي كه مستقيماً دراثر جنگ، شورش، اعتصاب و اغتشاشات داخلي پديد آمده باشد.
خساراتي كه به علت صفافي نامناسب كالا در انبار كشتي پديد آيد و يا خسارات ناشي از دزدي،دله دزدي و شكست.
خساراتي كه دربيمه نامه تمام خطر تحت پوشش بيمه گراست All Risk
اصولا پوششهاي جامع و كامل در كليه رشتههاي بيمهاي مورد تقاضاي بيمهگذاران هر بازار بيمهاست، زيرا اعتبار دهندگان و يا صاحبان كالا براي حفظ منافع و سرمايههاي خود نياز به تأمين وپوششهاي بيمهاي كامل دارند و به اين لحاظ اين گونه بيمهنامه امروزه جاي مناسب خود را در بازار ايرانو ساير كشورهاي جهان باز كرده است. قبل از يكنواخت كردن شرايط بيمهنامههاي تمام خطر بيمهگرانبازارهاي مختلف و حتي در يك بازار، اين پوشش را با متون متفاوت در اختيار بيمهگذاران خود قرارميدادند، اما بعلت بروز مشكلات بسيار و اختلافات زياد بين بيمهگران و بيمهگذاران در تعبير و تفسيرشرايط ارائه شده، ايجاد هماهنگي و يكنواختي در تدوين شرايط اين بيمهنامهها ضروري به نظرميرسيد و به همين جهت انستيتوي بيمهگران لندن شرايط اين بيمهنامهها را به صورت يكنواختتدوين كرد و اينك مورد استفاده كليه بازارهاي جهان از جمله ايران است.در بيمهنامههاي تمام خطر، بيمهگر خسارات وارد به كالا را از زمان خروج آن از انبار فروشنده يا ازبندر مذكور در بيمهنامه تا زمان تخليه كالا در بندر مقصد و يا تحويل آن به بيمهگذار جبران خواهد كرد.خسارات جزئي پرداختي در اين پوشش بيمهاي بدون كسر فرانشيز تسويه خواهد شد.
خساراتي كه در بيمهنامه تمام خطر مورد تعهد بيمهگر است
از بين رفتن كامل مورد بيمه به علت حوادث مشمول بيمه (واقعي و فرضي)
از بين رفتن بخشي از يك محموله چنانچه كالا به بخشها و يا قسمتهاي مختلف تقسيم شده و حملآن به دفعات از طرف بيمهگر مجاز شناخته شده باشد.
خسارت ناشي از بارگيري، تخليه و جابجايي از شناوري به شناور ديگر چنانچه منجر به از بين رفتنهر پالت، نگله و يا صندوق گردد.
خسارات مستقيم (تفديه) ناشي از زيان همگاني
سهم هزينهها و تعهدات ايجاد شده ناشي از خسارت همگاني هزينههاي نجات كالا.
هزينههاي خاص، از قبيل هزينههاي بارگيري، تخليه، انبارداري و حمل مجدد كالاي مورد بيمه ازبندر پناه به مقصد.
پرداخت خسارات جزء( زيان اختصاصي) بدون كسر فرانشيز.
پرداخت خسارات خطرات اضافي ديگر از قبيل، دزدي، دله دزدي و عدم تحويل،آبشيرين،اكسيداسيون، نشت، زنگزدگي، ريزش و سرخالي شدن مايعات، لهشدن، شكست، خمشدن، خراشبرداشتن، لكشدنوخسارات ناشياز رطوبت، حرارتومجاورت با كالاي ديگر (بو گرفتن و آلوده شدن)
خسارات خارج از تعهد بيمهنامه با شرايط تمام خطر
در بيمهنامه باربري با شرايط تمام خطر، خسارات زير شامل تعهدات بيمهگر نخواهد بود.
خسارات ناشي از سوءنيت و اقدامات عمدي بيمهگذار و يا نمايندگان او.
خسارات ناشي از تأخير در حمل و عدم تحويل كالاي مورد بيمه ولو اين كه به علت يكي ازحوادث و خطرات مشمول و مورد تعهد بيمهگر پديد آمده باشد.
خسارات ناشي از عيب ذاتي و يا كيفيت خاص مورد بيمه.
خسارات ناشي از عمل جانوران موذي از قبيل موش و حشرات.
خسارات عادي از قبيل، تبخير يا كسري مايعات كه به علت حادثه پديد نيامده باشد.
خسارات ناشي از جنگ، شورش، آشوب و بلوا.
نرخ بيمهنامههاي باربري در شرايط سه گانه
شوراي عالي بيمه براساس آييننامه شماره ۸ مصوب ۱۳۵۲/۶/۳۰ نرخ بيمهنامههاي باربري را بهشرح زير تعيين كرده است.
نرخ بيمهنامه با شرايط اف.پي.ا. به انضمام خطر عدم تحويل ۳/۵ در هزار و بدون عدم تحويل ۳در هزار تصويب شده كه اين نوع نرخگذاري براساس پوشش بيمهاي است و توجهي به نوع كم خطر و ياپرخطر بودن كالا ندارد. در سال ۱۳۵۸ نرخهاي فوق ۱۵% كاهش يافت.
نرخ بيمهنامه دبليو.ا. به انضمام خطرهاي عدم تحويل، دزدي، قلابزدگي، آبديدگي،روغنزدگي، شكست و ريزش برحسب نوع كالا به تفكيك معين و مشخص شده است كه حداقل نرخبراي كالاي كم خطر و حداكثر براي كالاي پرخطر در نظر گرفته شده است.
نرخ بيمهنامه تمام خطر همان نرخهاي مصوب براي هر نوع كالا در پوشش دبليو.ا. به اضافه ۲۰%است.
اعتبار پوشش بيمهاي
لازم به توضيح است كه اعتبار بيمهنامههاي باربري در هر سه نوع پيش گفته براساس شرايطبيمهنامههاي اف.پي.آ.،دبليو.ا. و تمام خطر انستيتوي بيمهگران لندن از زمان بارگيري كالاي مورد بيمهدر وسيله حمل شروع و در تمام مدت حمل عادي و تا هنگام تخليه آن در انبار بيمهگذار واقع در مقصدمندرج در بيمهنامه و يا تحويل كالا به بيمهگذار و يا انقضاي مدت ۶۰ روز از تخليه كالا در بندر مقصدادامه خواهد داشت. اما مدت زمان اعتبار اين بيمهنامهها پس از تخليه كالا از كشتيهاي اقيانوسپيمابراساس عرف و مقررات متداول در ايران ۴۵ روز است كه براساس درخواست بيمهگذار و با صدورالحاقيه تمديد ميشود.
پوشش خطر جنگ
در تمامي قوانين و مقررات بيمهاي كشورها به صراحت بيان شده است كه جبران خسارات ناشي ازجنگ خارج از شمول تعهدات بيمهگر است، مگر اين كه بين بيمهگر و بيمهگذار، برخلاف آن توافقي بهعمل آمده باشد. استثناي خطر جنگ و عدم تعهد بيمهگر در جبران خسارات وارد داراي سوابق طولانياست. در زمان جنگ بينالملل اول، خسارات وارد به شناورها و محمولات آنها كه به علت جنگ و ياناوگانهاي متخاصم و يا مينگذاري درياها ايجاد شده بود باعث شد كه بيمهگران خسارات زيادي رامتحمل شوند و در نتيجه دولتهاي اروپا ناگزير در امر بيمه باربري زمان جنگ مداخله كردند و ضمنحمايت از ناوگانهاي تجاري به وسيله ناوگان جنگي، عهدهدار ارائه پوشش جنگ هم شدند.
به اين ترتيب چنانچه در هريك از انواع بيمه، نامي از خطر جنگ برده نشود و در زمينه جبرانخسارات وارده توافقي بين دو طرف قرارداد (بيمهگر و بيمهگذار) صورت نپذيرفته باشد، خساراتي كهمنشاء و عامل آن جنگ و يا شورش و آشوب و بلوا باشد در تعهد بيمهگر نخواهد بود.
خطرات تحت پوشش شرايط جنگ
مهمترين خطراتي كه بيمهگر در رابطه با خطر جنگ پوشش ميدهد به طور خلاصه عبارت است از – بازداشت محموله، معطل كردن و يا تصرف كالا و كليه زيانهاي ديگري كه ناشي از اين گونه عملياتباشد
هرگونه خسارتي كه از عمليات جنگ و يا شبه جنگي پديد آمده باشد.
خسارات ناشي از جنگهاي داخلي، انقلاب، شورشها و دزدي دريايي.
جنگ، جنگ داخلي، انقلاب، شورش، قيام يا زدوخوردهاي ناشي از آنها يا هرنوع عملخصمانهاي كه بهوسيله يا عليه يك قدرت متحارب ديگر صورت پذيرد
خسارات ناشي از مينها، اژدرها، بمبها و يا ساير سلاحهاي جنگي متروكه
زيان همگاني و هزينههاي نجات مربوط به پيشگيري از خسارت يا براي جلوگيري از خسارتخطرهاي مورد بيمه فوق كه براساس قوانين حمل و يا عرف و قوانين حاكم تعديل و تعيين شده باشد.
استثنائات
بيمهگر زمان ارائه پوشش جنگ متعهد جبران خسارات زير نيست
از بين رفتن، تلف و خسارت و يا هزينههاي ناشي از عمل نادرست و يا عمدي بيمهگذار
نشت عادي، كم شدن وزن و يا فرسودگي عادي مورد بيمه.
خسارات وارد قبل از بارگيري كالا در كشتي اقيانوسپيما و يا شناور خساراتي كه بعد از گذشت ۱۵ روز از نيمه شب روز ورود كشتي اقيانوسپيما به بندر بين راه و يابندر ترانزيت ايجاد شده باشد.
از بين رفتن، آسيبديدگي يا هزينه ناشي از عيب ذاتي كالا خسارات ناشي از تلف و يا آسيبديدگي كالا يا هزينههاي ناشي از اعسار يا قصور در انجامتعهدات مالي مالكين كشتي، اجاره كنندگان، متصديان و يا مديران.
هزينههاي نجات كالاي مورد بيمه كه غرق شده و براساس قوانين خسارت همگاني بايد پرداختشود و بيمهگر طبق قوانين يورك – آنتورپ تعهدات خود را ميپردازد، مشروط بر اين كه اين تعهداتمغايرتي با شرايط بيمهنامه جنگي و قوانين حمل و نقل نداشته باشد.
خسارات ناشي از اقدامات و يا عمليات افرادي كه براي كسب قدرت و يا براندازي حكومتي اقدامميكنند.
نرخ پوشش جنگ
اصولا خطر جنگ در بيمه باربري كالا جزء استثنائاتي است كه چنانچه شرط خلاف آن مورد موافقتبيمهگر قرار گرفته باشد، با دريافت حق بيمه اضافي مربوط به جنگ آن را پوشش ميدهد. نرخ پوششجنگي، توسط كميته نرخگذاري خطر جنگي لندن(۲۰) هم در مورد بدنه و هم در مورد كالا تعيين و اعلامميشود كه نوسان اين نرخ معمولا بستگي به شدت درگيري در مناطق جنگي و تعداد هدفهايي دارد كهتوسط نيروهاي متخاصم مورد اصابت قرار گرفتهاست .
خسارت همگاني
خسارت يا زيان همگاني اختصاص به حمل و جابجايي كالا از طريق دريا دارد. خسارت همگاني بهآن دسته از خساراتي گفته ميشود كه ناخداي كشتي طبق اختياراتي كه به او تفويض شده است به منظورنجات كالا و كشتي و يا هردوي آنها قسمتي از كالا و يا ابزار و ادوات و متعلقات كشتي را به دريا ميريزد.در اين حالت خسارات وارد نه تنها برعهده صاحبان كالايي كه كالايشان به دريا ريخته شده و يا مالككشتي است، بلكه خسارت بين كليه افرادي كه به نحوي در آن سفر دريايي ذينفع هستند تقسيم ميشودو هريك بايد به تناسب ارزش كالا و يا كشتي، خود سهمي از خسارت را پرداخت نمايند.
تاريخچه پيدايش خسارتهمگاني روشن نيست ولي همگان براين عقيدهاند كه دريانورداناوليهبااينگونه خسارتها آشنايي داشتهاند، زيرا ازهمانابتدا صاحبان كالا به اين نتيجه رسيده بودند كه برايپيشگيري از خطرات دريا، بايد با هماهنگي كامل انجام وظيفه كنند و لذا به همين منظور به ناخدايانكشتيهاي تجاري اختيار داده شدهبود كهدرزمان بروزخطر و حادثه اقداماتلازم را براي نجات كشتي وكالا انجام دهند، ولو اينكه منجر به فدا كردن بخشي از محموله كشتي شود.
اولين بار اين رسم در جزيره رودس به صورت قانون پذيرفته شد. اين قانون مقرر ميداشت كه اگرناخداي كشتي براي سبك كردن آن كالايي را به دريا بريزد آنچه براي حفظ كالاي همه فدا شده بايد ازطرف كليه صاحبان كالا جبران شود.
مصاديق خسارت همگاني
ميتوان چنين نتيجه گرفت كه خسارات همگاني شامل پرداخت هزينهها و فدا كردن كالا به شرح زيرخواهد بود:
خساراتي كه به ماشينآلات و يا قطعات مكانيكي براي نجات عمومي و براثر فدا كردن به كشتيايجاد شده باشد.
سبك كردن كالاي رو و زير عرشه كشتي به منظور نجات كشتي و كالا.
خسارات ناشي از كاربرد وسايل آتشنشاني از قبيل آب و پودر كف.
تخليه و بارگيري كالاي مورد بيمه در بندر پناه و يا در مواقعي كه كشتي به گل نشسته است.
هزينههايي كه براي شناور ساختن كشتي به گل نشسته صرف شده است.
هزينههايي كه براي ورود كشتي به بندر پناه براي انجام تعميرات مورد نياز پرداخت ميشود.
هزينههاي تخليه و بارگيري كالا در بندر پناه.
هزينههاي نجات
هزينههاي نجات هزينههايي است كه به منظور نجات كشتي و محمولات آن از حادثه، در حالي كهخطر و عواقب ناشي از آن منافع موجود در آن سفر دريايي را مورد تهديد قرار داده است به مصرفميرسد و معمولا به حساب زيان همگاني منظور خواهد شد.
چنانچه مالكين كشتي و يا صاحبان كالا ازپرداخت هزينههاي نجات سرباز زنند نجات دهنده حقتوقيف كشتي و كالا را دارد. در تعيين هزينههاي نجات، معمولا دادگاه و يا داوران منتخب با درنظرگرفتندشواري عمليات نجات و خطراتي كه نجات دهندگان را تهديد ميكرده ميزان هزنيه نجات را تعيينميكنند. عوامل زير از جمله مسائلي است كه درتعيين هزينهنجات نقشعمده و اساسي دارد.
تعداد افرادي كه كارنجات را انجام دادهاند. انرژي و مهارتهايي كه در نجات كشتي و كالا مورد استفاده قرار گرفته است. ارزش دستگاهها و تجهيزاتي كه براي نجات كشتي و كالاي آن مورد استفاده قرار گرفته و ميزانخطري كه اين دستگاهها در معرض آن قرار داشته است. ارزش كالاي نجات داده شده توسط گروه نجات (ارزش كالا، كشتي، سوخت، كرايه ارزيابي خطري كه نجات دهندگان، كالا و كشتي را ازآن نجات دادهاند.
عدم تحويل كالا
اصولا عدم تحويل به وضعيتي گفته ميشود كه كالاي مورد بيمه يا يك قسمت از آن در جريان حملو به دليل نامعلومي مفقود شده باشد و بيمهگذار از دريافت كالاي خود محروم شود. به همين دليلچنانچه عدم تحويل كالا مشخص باشد مثلا كالا غرق شده و يا به سرقت رفته باشد، اين خسارت بهعنوان عدم تحويل تلقي نميشود و بيمهگذار ميتواند خسارت وارد را تحت عنوان خطري كه واقع شدهو معين و مشخص هم هست مطالبه كند
اين نكته قابل ذكر است كه چنانچه كالاي تحويل شده به بيمهگذار از نقطه نظر تعداد بستهها منطبق بابارنامه باشد، اما كم و كسري در محتويات آن مشاهده شود اين كسري كالا از مصاديق عدم تحويل كالا بهشمار نميرود، بلكه اصولا بنام خسارت كسري ناميده ميشود و اگر بيمهگذار وجهي بابت عدمتحويل كالاي خود از شركتهاي كشتيراني و يا متصديان حمل دريافت كرده باشد، بيمهگر محق استآنچه را بابت خسارت عدم تحويل به بيمهگذار پرداخته، مسترد دارد. بايد اضافه كرد كه تعهد شركتهايكشتيراني و متصديان حمل، براساس شرايط مندرج در بارنامه بسيار محدود و بين ۲۰۰ تا ۵۰۰ دلاربراي هر بسته است.