از بازاریابی چه میدانید؟
بازاریابی را چه رخدادی میدانید؟ ایا چند کالا به دست کسی که در حال معرفی آنهاست و به اماکن مختلف مراجعه میکند؟یا چند بروشور در کیف کسی که محصولات شرکتی را برای فروشگاه ها تبلیغ میکند؟
مهم اینست که بازاریابی (Marketing) در واقع رویدادی است که باعث شده شما گوشی تلفن همراه دستتان،اتومبیل تان،نوع لباس و جنس آنرا ،رستورانی که میروید و …را انتخاب کنید
اولین نکته ای که به ذهن میرسد و آنرا در گام اول موثر میدانیم ،تبلیغات است.اما در تمام دستیابی به اموری که یا ما به آنها احتیاج داریم یا احتیاج در ما ایجاد میشود تبلیغات موثر نبوده است.پس بازاریابی که شاید عامل موثر در این نوع فرآیندهاست را چگونه میشود توضیح داد و این رخداد چقدر مهم است؟
در این خصوص لازم است تاثیر این موضوع را بر اقتصاد فرد،خانواده،تجارت،جامعه و یک کشور بررسی کنیم
چگونه است دو نفر رستوران دارند و ظاهرا غذای یکسانی ارائه میکنند اما یکی از آنها آنقدر مشتری دارد که گاها از پاسخگویی به آنها عاجز میماند و دیگری بخاطر کسادی بازارش به فکر تغییر شغل افتاده است.
چگونه است کشورهایی مانند برزیل،هند،چین در سالهای اخیر دچار رشد اقتصادی قابل توجهی بوده اند که از دلایل آن فروش و صادرات محصولاتشان به سایر کشورهای دنیاست در حالیکه بسیاری از کشورهای دیگر مشابه محصولات آنها را دارند و هر روز اقتصادشان دچار ضعف بیشتری میگردد.صرف نظر از ساست های مدیریت کلان ،آنچه که در بحث نیاز انسان های روی کره زمین قابل مطالعه است ،شناخت این نیازها و رفع آنها به روش های حرفه ای و ماندگار و سودمندانه است.
اینگونه است که بازاریابی معنا و مفهوم خود را فراتر از اجرای تنها تبلیغات که بخش بسیار کوچکی از بازاریابی است را پیدا میکند و تاثیر گذاری صدچندانی در اقتصادهای مختلف میتواند از خود بروز دهد.
موسسه بازاریابان برتر تعریف بازاریابی را اینگونه ارائه کرده است:
مدیریت فرآیند شناخت ،پیش بینی و برطرف کردن نیازهای مشتریان به شکا سود آور
اما انجمن بازاریابی ایالات متحده آمریکا تعریف جامع تری از این مهارت مطرح کرده است ،این تعریف در سال 2013 میلادی ارائه شده است:
بازاریابی ،مجموعه ای از فعالیت های ایجاد ،انتقال و تبادل هر آنچه که برای مشتریان و شرکای تجاری و در مجموع برای جامعه مفید میباشد ،تلقی میگردد.
پس ملاحظه میکنید این مهارت تنها انجام فعل فروش نمیباشد.این عمل و رشته انقدر مهم و حیاتی است که در برترین دانشگاههای دنیا همانند هاروارد ،دپارتمانهای تخصصی را به خود اختصاص داده و هر تجارتی که با اصول علمی قرار به پایه گذاری دارد ،اولین فاکتورهایی که ملاحظه میکند وجود متخصصین و مشاوران در عرصه بازاریابی کنار تجارت خود میباشد.
از سویی ،بیشتر صاحب نظران بر این عقیده اند که بازاریابی فراتر از تجارت ،مفاهیم فلسفی را شامل میشود که ریشه در ارتباطات کل فراد جامعه و دنیا خواهد داشت.
متاسفانه در ایران از واژه بازاریابی همان تعابیر اول مطلب در خیلی از مواردانتظار میرود ،یعنی به سنتی ترین شکل محصول و خدمات شناسانده شوند و به وسیله ابتدایی ترین تبلیغات مانند بروشور و تراکت انتظار موفقیت در فروش آن محصول یا خدمات را داشته باشیم.
در این سوی قضیه نیز به فروشنده یا تیم فروش فقط به عنوان پورسانت بگیر نگاه میشود که تنها نگران منافع خودشان هستند.
البته ما منکر ایرادات بسیار زیاد در این مقوله نیستیم و این بخشی از واقعیت است که بسیاری از بازاریابان تنها به گرفتن پورسانت یکباره از مشتری فکر میکنند.
اما اگر منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم واقعا این مهارت یک علم تخصصی است که فروش بخشی کمی از آن است.مانند کوه یخی که بیشتر آن در عمق دریا دیده نمیشود.اصول بازاریابی زمانی که رعایت میشود و از چارچوبهای علمی آن بهره گرفته میشود شرکت ها و برندهایی ظهور میکنند و باقی می مانند که تنها تبلیغات آنها را موفق نکرده است.
شما چون از تلویزیون سامسونگ استفاده میکنید و راضی هستید ،گوشی موبایل خود را نیز سامسونگ انتخاب میکنید.و وقتی نوبت خرید جاروبرقی برای منزل میرسد آنرا هم سامسونگ انتخاب میکنید.در خیلی از موارد شما تبلیغ برخی از این کالاها را ندیده اید اما رضایت های قبلی ،نمایندگان فعال و موفق ،مشتریان راضی و چندین فاکتور دیگر ناخودآگاه شما را به سوی برندی مانند سامسونگ می کشاند(البته نام این برند یک مثال است)
به این فرآیند اگر دقت کنید اصول موفق علم بازاریابی را به راحتی درک میکنید.
بازاریابی
فیلیپ کاتلر که از او به پدر بازاریابی نوین جهان یاد میشود و دارای صدها مقاله و بیش از سی کتاب تالیف شده تخصصی در حوزه بازاریابی است،بازاریابی را اینگونه تعریف میکند:
بازاریابی فرآیندی مدیریتی،اجتماعی است که بوسیله آن گروهها و افراد از طریق تولید و مبادله ارزش به رفع نیاز و خواسته خود میپردازند.
آنچه از مفاهیم گفته شده تاکنون بر میآید،در فرایند بازاریابی که موتور محرک موفقیت یک تجارت میتواند تلقی گردد،دست اندارکاران این حوزه تنها به امروز فکر نمیکنند بلکه با مطالعه در گذشته و تطبیق نیازهای امروز ،طرحی را تدوین میکنند تا بتوانند در آینده اهداف تجاری یشان را که بر اساس آن پایه گذاری شده ،محقق کنند.
در ایران بسیاری از بنگاههای اقتصادی از نبود یک بازاریابی تدوین شده و کمک نگرفتن از مشاورین متخصص در این امر رنج زیادی حتی تا مرز ورشکستگی میبرند.بسیاری در ایران معتقدند که کالا یا خدماتی حتی جدید تولید نموده و با توان های مختلف تنها تبلیغ کنند و بفروشند.
غافل از اینکه فروش تنها یک بخش از این فرآیند است و علوم تخصصی آن هرچند در ابتدای کار هزینه های مالی و وقتی را به خود اختصاص خواهد داد،اما در حین پیشرفت کار از بسیاری از مشگلات مانند صرف هزینه های نابجا،صرفه جویی های استراتژیک زمانی و مالی را به ارمغان خواهد آورد.
حوزه بازاریابی بسیار وسیع و مدل های آن بسیار متنوع است. در مطالب دیگری از مجله ایران به برخی از نکات عمومی آن خواهیم پرداخت.
یک دیدگاه